1404/09/04 - دیدگاه شخصی
ما ناتوانی را می آموزیم
ناتوانی آموخته شده؛ زخمی که از گذشته می آید و آینده را می بندد
وقتی در گذشته چند بار برای رسیدن به یک هدف تلاش کنیم و نتیجه نگیریم، کم کم باور میکنیم که «نمیتوانیم» و در نهایت حتی وقتی شرایط تغییر کرده باشد باز هم تلاش نمیکنیم. این باور مثل یک دیوار شیشه ای جلوی چشم ما قرار میگیرد. ما میتوانیم از آن عبور کنیم، اما مغز ما میگوید: «فایده ای ندارد، دوباره شکست میخوری». و همین جمله کافی است تا حتی دست به کار هم نشویم.
ریشه مشکل در کجاست؟
انسان ها از کودکی با موفقیت ها و شکست های کوچک و بزرگ روبرو میشوند. کودک وقتی چند بار سعی میکند کفش هایش را خودش بپوشد و موفق نمیشود و از طرف دیگر کسی به او میگوید «تو بلد نیستی» یا «بذار من انجام بدم»، کم کم باور میکند که واقعا نمیتواند. این باور همراه او بزرگ میشود و در حوزه های مختلف رشد میکند.
در بزرگسالی هم همینطور است. یک کارمند که چند بار درخواست ارتقای شغلی اش رد شده باشد، ممکن است دیگر هیچ وقت درخواست ندهد، حتی اگر شایسته آن جایگاه باشد. یک دانشجو که چند بار امتحان ریاضی را خراب کرده باشد، شاید بعدا حتی برای یادگیری پایه ای ترین مفاهیم هم انگیزه نداشته باشد. این ها نمونه های معمول ناتوانی آموخته شده هستند.
فرض کن فردی دو بار کسب و کار کوچکش را راه انداخته و هر دو بار شکست خورده است. بار اول به خاطر نبود تجربه کافی و بار دوم به خاطر شرایط بد اقتصادی. بعد از این دو شکست، او دیگر حتی فکر راه اندازی یک کسب و کار کوچک هم نمیکند، چون باور کرده «من توان این کار را ندارم».
در حالی که اگر با تجربه های قبلی، این بار با برنامه ریزی دقیق تر شروع کند، شانس بالایی برای موفقیت دارد. ولی ناتوانی آموخته شده راه را بسته است.
گاهی افراد در برقراری ارتباط با دیگران شکست میخورند. مثلا چند بار دیده اند که حرف شان جدی گرفته نشده یا گروهی آنها را نپذیرفته. کم کم فکر میکنند که «من آدم اجتماعی نیستم» یا «هیچ کس من را نمیپذیرد».
در نتیجه حتی وقتی در محیط جدیدی قرار میگیرند که آدم ها مهربان تر و پذیرا تر هستند، باز هم از برقراری ارتباط دوری میکنند و فکر میکنند نتیجه همان خواهد شد.
ذهن انسان به طور طبیعی به دنبال کاهش ریسک و صرفه جویی در انرژی است. وقتی مغز چند بار نتیجه منفی بگیرد، یک الگوی ساده میسازد: «این کار انجام نمیشود، پس تلاش نکن».
این مکانیسم برای حفظ انرژی و جلوگیری از درد طراحی شده، اما در دنیای امروز این مکانیسم بیشتر از اینکه کمک کننده باشد، مانع رشد ما میشود.
ناتوانی آموخته شده یک محدودیت واقعی نیست؛ یک تصویر ذهنی است که در اثر تجربه های تلخ گذشته ساخته شده. اگر این تصویر را درست نکنیم، سال ها جلوی چشممان می ماند و آینده را تار میکند. اما اگر آگاهانه با آن روبرو شویم و قدم های کوچک اما مداوم برداریم، میتوانیم آن را شکست دهیم و مسیر موفقیت را دوباره بسازیم.
پایان - 1404/09/04
محمد مهدوی کیا